مسازید از مغز توده ای زغال
دریغ از آن کودک و نو باوه است
که مغزش انبار ترس و یاوه است
دریغ از این درس های بی شمار
که بی ارزش بود و در حدّ شعار
به جای داستان وگرگ و گاومیش
ترا به یزدان به فرزندان خویش
خرد ورزی را بیاموزید و عقل
نه آن گفته های آکنده ز نقل
سوآلات فلسفی پرسید و ژرف
تفکر خواهیداز آنان نه حرف
بپرسید انسان که خاکش شد لباس
چگونه در می رود با اختلاس ؟
نپرسید ازوی چه می خواهی شوی
بگو هر چه شد بپا پاکی شوی
چه گوید جزپند نادر با شما ؟
جواب وجدان باهر با شما
برچسب : نویسنده : 4golalinoorya بازدید : 248